شعر معروفی هست که میگه:
شاید از حادثه می ترسیدیم/تو به ما جرات طوفان دادی
خیلی وقت ها همزاد پنداری خوبی با این بیت داشتم اما این روزها جرات سوار کشتی اعتماد به محبوب شدن رو هم ندارم؛ چه برسد به طوفان فتن.
شعر معروفی هست که میگه:
خیلی وقت ها همزاد پنداری خوبی با این بیت داشتم اما این روزها جرات سوار کشتی اعتماد به محبوب شدن رو هم ندارم؛ چه برسد به طوفان فتن.
در اینکه آینه آئینه است شکی نیست
من اعتماد ندارم به چشم های خودم
فردا 22 بهمن ماه 92 به عشق اتوبوس رایگان از سر کوچه مان تا مرکز شهر، به عشق راه رفتن وسط خیابان، به عشق تعطیلی وسط هفته، اصلا به عشق خوردن ساندیس نظام فروکردن نی اش در چشم دشمن می رویم راهپیمایی
شما اسمش را بزار جشن تولد. جشن تولد نظامی که از کم به ما نماسیده از آن. در مدرسه و دانشگاهش درس خوانده ایم، با مسجد و بسیجش بزرگ شده ایم، در انتخاباتش رای داده ایم و تازه همین چند روزه سبد کالایش را هم گرفته ایم.
تنهایی هم نه. با خانواده، با دوستان و حتی با دوستان جناح مقابل می رویم راهپیمایی 22 بهمن.
تا کور شود هر آنکه نتواند دید.